AbiDic.com
  • دیکشنری

to work in

to wɜɹk ɪn


فارسی

1 عمومی:: داخل‌ كردن‌، جادادن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TO WIN THE TOSS
TO WIN VICTORY
TO WIND OFF
TO WIND UP
TO WINDWARD
TO WINNOW
TO WINNOW THE GRAIN
TO WIPE OUT
TO WISH FOR SOMETHIN
TO WIT
TO WORD UP
TO WORK AT A HIGH PR
TO WORK BY CANDLE LI
TO WORK CHEAP
TO WORK DOUBLE TIDES
TO WORK IN
TO WORK INTO RAGE
TO WORK OFF
TO WORK OUT
TO WORK WITH A WILL
TO WORK WONDERS
TO WORLD ONE'S WAY
TO WRIGGLE ONE'S WAY
TO WRING CLOTHE
TO WRING WATER FROM
TO WRITE IN INK
TO WRITE OFF
TO WRITE OUT
TO WRITE UP
TO WRITE UP AN ACCID

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط